Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری صدا و سیما»
2024-05-02@16:08:00 GMT

از گلستان من ببر ورقی

تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۵۷۷۰۸



به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مطالعه آثار سعدی به ما نشان می‌دهد که او نه صرفا یک حکیم، یک غزل سرا، یک شاعر و یا یک نویسنده با کلام موزون است بلکه انسانی ایرانی است که پندهایش را از لایه‌های تاریخ عبور می‌دهد و به دست ما می‌رساند و چون حرف هایش اضافه نیست و حشو ندارد و همگی را می‌توانی جرعه جرعه بنوشی و به گوش جان بسپاری پس بیراه نیست وقتی که می‌سراید:
به چه کار آیدت ز گل طبقی
از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..

سعدی را شاعری می‌دانیم که می‌سراید، اما تا می‌خواهیم به او لقب شاعر بدهیم به نثر‌هایی می‌رسیم موزون.کلامی که چون شعر است و سرشار از صنایع ادبی:
" بامدادان که خاطر باز آمدن بر رای نشستن غالب آمد دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضیمران فراهم آورده و رغبت شهر کرده گفتم گل بستان را چنانکه دانی بقایی و عهد گلستان را وفایی نباشد و حکما گفته اند هر چه نپاید دلبستگی را نشاید"
و او چه خوب می‌داند که هر گلی را زوال هست و گلستان او را زوالی نیست؛ و برای همین کلام او از پس تاریخ زنده مانده است، شاعر قرن هفتم هجری قمری که او را " استاد سخن " و " شیخ اجل " می‌نامند.
این مسیر را از کودکی طی کرده است وقتی بعد از فوت پدر در دوازده سالگی به تربیت علوم دینی و ادبی در شیراز سپری کرد و سپس در مدرسه " نظامیه بغداد " به تکمیل درس هایش پرداخت.
سفر‌های دور و دراز سعدی از شام تا آسیای صغیر از او شاعر و نویسنده‌ای تجربه گرا ساخته است؛ و چه تناقض شاعرانه‌ای است میان او و حافظ که هرگز از شیراز پا بیرون نگذاشت و تا لب دریایی رفت و برگشت و نتیجه اش دیوانی شد گسترده در بال‌های خیال و در مقابل، سعدی جهان دیده‌ای در ادبیات خلق می‌شود که جبران همه شاعرانه‌های خیال پردازانه را با واقعیت پر می‌کند. سعدی شاید از معدود شاعرانی باشد که با عقلانیتش انسان ایرانی را به تعادل می‌رساند، اما او هم از شاعری دور نبود؛ که گفته اند غزلیاتش هم بی هماورد است و آثارش چه بسا از بزرگترین غزل سرایان خواندنی‌تر:
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
حالا همه آثار سعدی از بوستان و گلستان تا غزلیات و قصاید و رباعیات در کتاب " کلیات سعدی " گردآوری شده است؛ که با مطالعه آن‌ها هم می‌توانی طنز، هم می‌توانی ضرب المثل و هم می‌توانی شعر را تجربه کنی ... کلامی که تو را به بند می‌کشد و آزاد می‌کند:

من از آن روز که در بند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

میترا لبافی

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: سعدی گلستان کلیات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۵۷۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از ایران تا پاکستان/ شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب

احمد شهریار شاعر پاکستانی، تازه‌ترین شعر خود را در استقبال از غزل رهبر معظم انقلاب سرود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، مدتی قبل عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، شعری را منتشر کرد که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آستانه عملیات وعده صادق خواندند؛ مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، در صفحه ایکس خود نوشت:

غزل زیر، سروده چندسال پیش رهبر انقلاب اسلامی است، معظم‌له این بیت از سروده را در آستانه عملیات وعده صادق در یکی از جلسات مرتبط خوانده‌اند:

تو را است معجزه در کف زساحران مهراس
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز

در روزهای گذشته جمعی از هنرمندان و شاعران ایرانی به استقبال از این غزل رهبر معظم انقلاب رفتند اما این بار احمد شهریار، شاعر پاکستانی، تازه‌سروده خود را به این موضوع اختصاص داد که در ادامه می‌خوانید:

اگر به عشق یقین داری از فنا مگریز

دلیر باش و خطر کن، به هیچ جا مگریز

قسم به خضر که در انتهای این ظلمات

همیشه آبِ حیات است، پس بیا مگریز

تو پورِ حیدری، از دیوِ هفت‌سر مهراس

ز قومِ رستمی از حلقه بلا مگریز

بسنج با دمِ شمشیر، زورِ دشمن را

ز غرشِ رجز و هیبتِ صدا مگریز

تو نورِ علم و یقینی و در کنارِ حسین

به قلبِ شب بزن، از خاکِ کربلا مگریز

دوباره معرکه حق و باطل است اینجا

تویی که مردِ نبردی، به انزوا مگریز

کد خبر 749316

دیگر خبرها

  • تصویر شهریار شاعر نامدار ایرانی بر دستان هواداران تراکتورسازی
  • نظامی گنجوی شاعر شهیر تفرشی
  • برگزاری مراسم گرامیداشت فردوسی ترکمن‌ها در همه شهرستان‌های گلستان
  • ۱۷ نقطه از گلستان میزبان برنامه‌های دویست و نود و یکمین سالروز تولد مختومقلی فراغی است
  • برگزاری مراسم گرامیداشت تولد مختومقلی فراغی شاعر ایرانی قوم ترکمن در همه شهرستان‌های گلستان
  • زیباترین شعر‌ها از شاعران بزرگ و معاصر درباره معلم به مناسبت روز معلم
  • برگزاری مراسم گرامیداشت تولد مختومقلی فراغی شاعر شعر ترکمن در همه شهرستان‌های گلستان
  • شاعر نیشابوری برگزیده ششمین کنگره ملی شعر خلیج فارس
  • از ایران تا پاکستان/ شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب
  • شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب